باران نم نم...

هَمیشہ بـاید کســـ ے باشد که مَعنے سه نقطه ے انتهاے جُملـــه هایت را بفَهمد...

باران نم نم...

هَمیشہ بـاید کســـ ے باشد که مَعنے سه نقطه ے انتهاے جُملـــه هایت را بفَهمد...

باران نم نم...
آخرین نظرات
  • ۲۴ خرداد ۹۵، ۲۳:۵۵ - وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
    :) قشنگ بود

عشق از منظر یک سوسک...

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۵۳ ق.ظ

آقا سوسکِ که عاشق مسواک ما می شود،سر قرار عاشقیش همیشه مات می شود

به فرچه های نرم او که سوسکِ مبتلا شود،شب وصالشان منم که بی "اُرال بی" می شود

...

..........................................................................

پ.ن:چند صباحی ست که دریچه ی نورگیر باز مانده و مرد خانه وقت نمی کند برود بالای پشت بام و آن را محکم کند...

وسوسکها محبت دارن مدام میانُ به ما سر میزنن ...

پ.ن:هیچ چیزی جذاب تر از این نیست که نصفه شبی وقتی از خوشی برخی حرفها بی خواب شدی و هوس می کنی یه آبی به صورتت بزنی،چراغ رو روشن کنی ببینی یه سوسک،خیلی شیک و مجلسی مسواک عزیزت رو بغل کرده و جوری نگاش می کنه که انگار خودش هم میدونه دیدار آخره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پ.ن:پاک بی مسواک شدیم رفت!

پ.ن:یکی زنگ بزنه "گشت..." بیان مسواکم رو ازش پس بگیرن!!!

............................................................................

بی ربط نوشت:این غزل تلخ شراب است ؟
- نیست !
تلخی « زهر » است : کسی مست نیست !

شور و شر مستی و مستانگی ؟!
در غزل من ؟! ... نه ! از این دست نیست !

*در غزل خسته ی من جز سراب :
( جام شرابی که اگر هست ؛ نیست ... )

هیچ ... فقط منظره ای درهم و
آخر این « منظره » بن بست نیست

***

چشم من اینبار چه سنگین شده !
این غزل « این زهر » شراب است ! نیست ؟

(شعر از وبلاگ پای درد دل ققنوس)

۹۲/۰۶/۱۰
باران...

نظرات  (۱۱)

چراق؟؟؟؟  O_O

من دیگه حرفی ندارم :|

پاسخ:
بابا دهخدا یه اشتباهی کرد، چراق رو با غین نوشت...
مردم ما هم ساده پشت سرش به اشتباه رفتن...
حالا شما یا به قول خودت شوما،سوسک به اون مامانی رو ول کردی چسبیدی به غلط دیکته ای های مرحوم دهخدا؟!!!
تن اون بدبخت رو چرا تو گور میزاری رو ویبره؟!!!
انقدر اون دو بیتی "بابا طاهر" اون بالا زیبا بود که دیگه مگه حرفی واسه گفتن می ذاشت؟؟
ولی جدی من اگر جای شما بودم اونم نصفه شب که همه خوابن، چون دلم می سوخت کسی رو از خواب بیدار کنم، حتمن یه لبخند می زدم و اون رو با مسواکش تنهاش می ذاشتم. و فرداش مسواکو می سوزوندم... نه که واستم عکس بگیرم!!

+تازه خبر نداری میزاری هم غلطه... میذاری از میگذاری می آید.
تقصیر تو که نیست ... الان دهخدا قاطیه میاد منو می زنه!!
پاسخ:
شما خانم معلم من رو عجیب یاد یه معلم دیگه می ندازید که مدام از من غلط دیکته می گرفت...
خودش خسته شد ول کرد...
من مطالبم رو با تمام غلط دیکته هاش دوست دارم...
شما هم دوست داشته باش
لطفا
.......
تازه خبر نداری فیلمم ازش گرفتم...
۱۰ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۳۹ تنها تو شهر ادمکها
سلام..
اگه شاعر بدبخت بدونه با شعرشه چه کردی...روح اش تا ابد سرگردان میشه
اخه خانوم محترم چرا گیر دادی به این سوسکای بیچاره...
مسواک سوسکی بدم نیستاشاید خاصیت اش بیشتر باشه کی می دونه؟؟؟؟؟؟


پاسخ:

سلام

نریختمش دور...به عنوان یادگاری نگهش میدارم...


شاعرم که ای بابا کلیم ذوقیده لابد که من دست بردم در شعرش...

سوسکا گیر دادن عزیزم به ما...دیدی که چطور محکم مسواکم رو بغل کرده بود...

ممنون از حضورت گلم...
یا رحیم
سلام دوستم
شهادت امام صادق علیه السلام رو بهت تسلیت میگم .
این پست بانمک تر بود . خوبه که عکس میذاری حس دار میشه متن .

شعر آخر در بی ربط نوشت جالب بود و بهتره بعدا دوباره بخونمش اما به نظرم کمی مشکل قافیه داشت . مال خودت بود ؟

عاقبت بخیر باشی
اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:

سلام خانم پر انرژی 

همچنین من هم به شما تسلیت میگم.

شعر هم از خودم نبود

منبعش رو فراموش کرده بودم بگم خوب شد که یادآوری کردی عزیزم.

سلامت باشی 

اللهم عجل لولیک الفرج

ای بابا... دیگه بالاخره مامانم معلمن دیگه، اونم از نوع ادبیاتی... یه چیزایی تو ژن ما هست!!

باشه دیگه نمی گم... ولی گفتم که پسفردا خواستی کتاب چاپ کنی نگی چرا هیشکی به ما هیچی نگف، بالاخره ویراستارم گناه داره:دی


پاسخ:
ماهی؟!
معلم بازی ممنوع!
ویراستار هم باید پولش حلال باشه یا نه؟!

ای بابا ..... جان!!!

(شیطونه میگه اسمش رو فریاد بزن حالش گرفته شه ها!!!)

بازم سوسک؟!!!

ایی!!!

الحق که راست گفتش که به درد ارتش روسیه می خوری!!!

الهی اگر سوسکی بنویسی سوسکا شبش بیان بخورنت!!!

الهی سوسکا مثل لیلیپوتیها ببرنت بشی شام پادشاهشون!!!

:))

پاسخ:
مهندس،اگر اسمم رو می نوشتی که شطرنجیت می کردم!!!

بله بازم سوسک...مگه چشه؟!

بی ادب!(این الفاظ در شان شما نیست ها...از ما گفتن بود!)

اون زیادی لوس بود یه چیزی گفت...شما جدی نگیر!

من گوشتم تلخه...آدرس شما را براشون میل می کنم.

این و دریاب(+)...یستردِی!
ایییییییییییییییش...اَه!
120 سال عمر کنی ولی بمیری تهش الهی!!!
پاسخ:
الهی آمین!!!
ولی مگه تهش بقیه نمی میرن؟!!!

۱۴ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۰۳ علی درستکار
سلام... اومدم و لطیف شدم و رفتم که رفتم :)
پاسخ:

سلام

خوش آمدید

رفتید که رفتید؟!!!!!!!!!!

:(


سلام

ما به روزیم...

شعر جالبی بود، اسم منبعش جالب تر :))

راستی از کجا می دونید سوسکه آقا بوده و مسواک خانوم؟ :))))
پاسخ:

سلام

از بچگی همیشه هر موجود زشت و پلیدی مذکر بود؛

آقا سوسکِ

آقا گرگِ

آقا دیوِ

آقا...

مسواکم که خب معلومه دیگه،فقط کمی احتیاج به فسفر صرف کردن داره...

همین.

ممنون از حضور و دعوتتون حتما سر خواهم زد.

۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۰:۵۰ فرزند خاک
سلام...
لطف دارید...
لبخند...شاید اون حیوون زبون بسته ام میخواسته مسواک بزنه!!!!
مگه سوسک ها دل ندارن؟؟آیا؟؟
تبلیغ خمیر دندونم کردید!!!!حق پخش گرفتید؟؟
لبخند
التماس دعا
یاعلی مددی
پاسخ:

سلام

خب مسواک شخصیه...می رفت اونم با مسواک خودش مسواک می کرد!!!

حالا چرا یه اورال بی به من خسارت زد؟!!!

بله گرفتم...اصلا شکم این 8 تا بچه رو من با همین تبلیغات سیر می کنم دیگه!!!

محتاجیم به دعا...

علی(علیه السلام) یارتون...

  سلام
  شما که تو سفارت انگلیس زیاد از این آقا 
  سوسکه ها دیدی..دیگه چرا تعجب؟؟!!!!
  
 

پاسخ:
چی میگه؟!!!
صدبار گفتم اون برگه ی ضایع رو بکنن،انقدر تو جوّن که می‌ترسم رو در واحد بقلی هم بزنن سفارت امریکا!!!
خخخخخخخخ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">