بدون عنوان...
شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۸ ب.ظ
گرچه چون موج مرا شوقِ ز خود رستن بود
موج موجِ دل من تشنه ی پیوستن بود
یک دم آرام ندیدم دل خود را همه عمر
بسکه هر لحظه ، به صد حادثه آبستن بود
خواستم از تو به غیر از تو نخواهم ، امّا
خواستن ها همه موقوفِ توانستن بود
کاش از روز ازل هیچ نمیدانستم
که سقوطِ ابدم در پی دانستن بود
چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت
همه ی طول سفر یک چمدان بستن بود...
(قیصر امین پور)
۹۲/۱۲/۱۷