محرم،ماه عاشقی...
پ.ن:روزهایی هست که تو نه مهری به دل داری و نه دوست داری کسی مهر تو را به دلش داشته باشد...
روزهایی که همگان گله می کنند از سردی نگاهت...
و تو هیچ پاسخی برایشان نداری جز همان نگاه پر معنا...
پ.ن:صدای نفس های بشماره افتاده اش از هر تصنیفی گوش نوازتر است...
دَمش...بازدَمش!!!
آوای تنفس تو چیست که در قالب هیچ واژه ای نمی گنجد،ای عزیز؟!!!
چقدر الفبای ما آدمها کوچک و کم ظرفیت است،که یک آوای ساده ی تنفس را هم حتی،نمیتواند به عرصه ی ظهور بکشد...
گاهی مرگ یک واژه...یک احساس، از خودکشی دسته ای نهنگ دردناک تر می شود...